مدح و مناجات با حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
به غیر تو که به تن کـردهای تماشا را نـدیـد چـشـم کـسـی ایـسـتـاده دریــا را بگو فضایل خود را که نور چهـرهٔ تو گـرفـته است ز ما فـرصـت تمـاشـا را بـه احـتـرام تـو بـایـد فـرات بـرخـیـزد بزن به آب دوبـاره عـصای موسی را برای آن که شفا گیرد از تو موج علیل بخـوان بر آب، حـدیث لـب مسیـحا را چه آب را برسانی، چه تشنه برگردی تو فـتـح میکـنی آخـر تـمـام دل ها را و آب مـهـریـهٔ فـاطـمـه ست، میدانـیم چه ظـالـمانـه ربـودنـد حـق زهـرا را! بکار دست خودت را، که پر شکوفه کند اذان روشـنِ گـلــدسـتـههــای فــردا را |